یاد ان روزها......

نکنم گوش به افسانه ناصح که خود او

منع دیوانه نمی کرد اگر عاقل بود......

با شناختنش دانستم که عشق و محبت یعنی چه!!.......او عاشق بود....حالا هم هست....بی هیچ چشم داشتی...... چرا دروغ ؟! با همراه و همراز شدن با او در دلم به ریش همه انهایی که زمانی ادعای دوست داشتن و عاشق بودن را داشتند می خندم.......چه دوران کودکانه ای!!!!

حال از چیز دیگری ترس دارم.....اگر یک روز نباشد چه؟!!.......