روبرویم نشسته و در رابطه با روشنفکری برایم می گوید......با همان دلنشینی کلام و طنین صدایش......نمیدانم چطورست که دغدغه های ذهنی من برایش قابل تامل است!!....ربع ساعتی برایم صحبت می کند.....بیش از این فرصت ندارد!!!نتوانستم بحث را با سوالاتی که داشتم ادامه دهم. در راه فکر می کردم که......
....چرا تنها کسی که می توانم از دردهای ذهنم برایش بگویم فرصتی بیش از این ندارد!!
نظرات 3 + ارسال نظر
غلامرضا همدانی پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:38 ب.ظ http://www.hajatrava.persianblog.com

به همان دلیلی که من هر وقت روی کسی دست می گذارم یک دفعه ای می رود . یا حق

بی بی جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:39 ب.ظ http://www.planner.blogsky.com

chera sho peida kardi be manam begooooo , che hese badi daram , shad benevis shaiad halam khob she

:(((((((((((

mermaid شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ب.ظ

چون به بیش از این تلنگر نیازی نداری!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد