یا علی بن موسی الرضا

در ذهن به سراغ خاطراتی از راهی ناتمام می روم....
....یادت هست هنگام وداع.....«دخترانم اگر مرا یاد کردید برایم سه دعا کنید....اول خدا عاقبتم را به خیر کند....دوم گناهانم را بیامرزد و در آخر مرا به راه راست هدایت کند ».
او ما را نمی بیند از این رو می توان در فاصله یکقدمی او ایستاد و اشکهایی از لذت تماشایش ریخت.....آری بعضی چیزها با عقل مستدل نمیشوند اما احساس خوب می فهمدش....راستی گفتم احساس....احساسم درد میکند(!) و درمانش.......
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست.......
.....ما نیز دلی شکسته داریم ای دوست.

نظرات 5 + ارسال نظر
مریم شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:44 ب.ظ

خیلی جالبه منم امروز شدید یاد اون بودم.....آرامشِ صداش....(احساس می کنم احساسم رفته رو مین!!!)

ای ساربان یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 07:50 ب.ظ http://ey-sareban.blogsky.com

خب همون طور که خواستی لینکت رو بر داشتم.

شاپرک یکشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:00 ب.ظ http://shaparparak.blogsky

یادش بخیر....

مردیخی دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:11 ب.ظ http://girl.blogsky.com

سلام
ما تولد گرفتیم
می یای؟
موفق باشی

۲۶۲ جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:41 ق.ظ http://planner.blogsky.com

سلام منم احساسم درد میکنه ........ من درمون درد خودمو بلدم ولی خیلی زوده برا درمون .... هر مرضی 1 مدت زمانی می بره تا خوب شه ..... اندکی صبر سحر نزدیک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد