«....روزگار چکش رو بلند کرد و روى میز کوبید. حکم صادر شد : فراموش کن. »

از خود بیزار می شوم
هر گاه که می دانم کسی به من می اندیشد....
......و در میان این سندروم امد و شد ادمها
      این روح من است
      که دچار «خوردگی» می شود.

باید بیش ازاین برای امرزش روحمان دعا کنیم.


نظرات 5 + ارسال نظر
اوهلیگ اینا! شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:27 ب.ظ

akhe toro che be corrosion? bache boro rooheto correlate kon.....

۲۶۲ دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:34 ق.ظ http://planner.blogsky.com

سلام... حرفی ندارم که بزنم در واقع صدایی نمونده برا زدن حرفهای تکراری و بی اثر ... بعد از دعای آمرزش ٬ دعا کن اهل شعار و حرف نشیم ٬ دعا کن عالم بی عمل نشیم ...
دست حق پشت و پناهت ... دعات می کنم٬ دعام کن :)

[ بدون نام ] دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:12 ق.ظ http://mehdi1360.persianblog.com

فراموش کن

الهه دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:22 ب.ظ

متهم از دادگاه یک هفته فرصت می خواهد

ستاره دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:29 ب.ظ http://jangjuyesolhjui.blogsky.com

متهم کسی جز من نیست!!.....کسی این جریان را به خود نگیرد.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد